من هم الأكراد؟
....................
بقلم : نامق حورامي
شاعر وكاتب وناقد ومترجم
من : كردستان العراق
_ترجمها من الفارسية للعربية:
حامد حبيب_مصر
¶| مهرجان" فولكلور"|¶
مع 40 إلى 45 مليون نسمة ، يُعرف الأكراد بأنهم أكبر مجموعة عرقية لاوطن لهم .
يعيش الأكراد في تركيا وإيران والعراق وسوريا وأرمينيا.
تاريخ الأمة الكردية:
—---------------
هناك العديد من الأساطير والقصص الأسطورية حول تاريخ الأمة الكردية ، والنظريات والآراء الموجودة مستمدة في الغالب من المعرفة القديمة واللغويات والأنثروبولوجيا وأشياء أخرى مماثلة.
يعتقدُ أشهرُ الباحثين التاريخيين أن أكراد اليوم
هم من نَسل "الميديين" ومن جذورهم.
يقول (مينورسكي)_المستشرق والإيراني الروسي_ الذي لديه العديد من الكتب في إثنولوجيا الإيرانيين وكتاب عن الأكراد:
إذا لم يكن الأكراد من نسل الميديين ، فماذا حدث لهذه الأمة العريقة والقوية وكل هذه القبائل والعشائر الكردية المختلفة التي تتحدث نفس اللغة؟
من أين أتَوا؟
يعتقد العديد من الباحثين الآخرين ، مثل( ثيودور نولاندكي) مستشرق ألماني عظيم ، أنه إذا عُرفت لغة المُعادي في يوم من الأيام بشكل صحيح ، فستكون لها بالتأكيد علاقة وثيقة جدًا باللغة الفارسية القديمة.
من ناحية أخرى ، فإن استخدام أسماء Median ، التي نراها في أسماء ملوك وجنرالات Median ، يستخدم على نطاق واسع في الأسماء الكردية
حاليًا ، يُفترَض أنَّ الأكرادَ هم البقايا الرئيسية للقبائل الأصلية في الشرق الأوسط و"الميديين"
الذين يتحدثون اللغة الكردية…هذه نقطة مهمة :
تعتبر اللغة الكردية من اللُّغات الناجية من اللغات الماضية ، وأكراد اليوم هم أيضًا من الناجين من
الميديين القدماء ، ولأنها لا تُعرَف لغة الماضي
بشكل صحيح ، فهي لا تزال تُعتَبر لغة فرضية ؛
لكن هذه الفرضية هي أقوى فرضية متاحة.
من ثمّ ، ليس من السيئ مناقشة دلالات الكلمات الكردية.
في الثقافة الفارسية ، تعني كلمة "الكردية" :
{المتجول في الصحراء والمُخيَّم}، والبعض يعتبر الكُرد مشتقًا من الكلمة الفارسية "جورد" ، والتي تعني : الشجاع والشجاع.
لقد ذاق الأكرادُ طعمَ الحربِ المُرّ حتى الآن
وأظهروا دائمًا شجاعة ومثابرة لا توصف في هذه المعارك.
ذكر (زينوفون )_مؤرخ يوناني_في كتاباته: عودة 10000 يوناني إلى وطنهم عام 401 قبل الميلاد. وقد ذكرفي جزءٍ من كتاباتِه:
قضى اليونانيون ليلة سعيدة مع الكثير من الطعام ، وتحدثوا عن الحروب التي مروا بها والمعاناة التي عانوا منها، لأنهم مروا على أرض "كردوس" (الأكراد) وقاتلوا وعانوا طوال هذه الأيام.
الإصابات التي عانى منها اليونانيون من عائلة كاردوس لم تتضرر من ملك إيران والجنرال تيسافرنيس.
كاتب آخر يدعى( ديودوروس )كتب عن الأكراد على النحو التالي:
"في حصونهم الجبلية ، تسبّبَ الأكرادُ في الكثير من المتاعب للجيشِ والإمبراطوريات الأجنبية.
كان يجب أن نمنعهم من القيام بذلك عن طريق القتال أو إبرام ميثاق".
_بعد الفتح العربى لإيران لم يجرؤوا على عبور "كنجفار" ليلاً بسبب الخطر والخوف من هجوم الأكراد الذين كانوا ينتظرونهم.
أطلق العرب على ذلك المكان اسم "قصر اللصوص".
ومن هذه الروح والخصائص الكردية نشأ شعور بالوطنية وحراسة الحدود ، فقد كانوا حراس هذه الأرض عبر التاريخ ، وأحد أسباب ذلك هو التضامن والتماسك الكبير بينهم.
ترتبط الحياة الكردية بشكل خاص بالرقص والموسيقى والاحتفالات المختلفة.
كلما سنحت الفرصة للشعور بالسعادة ، فإنهم يستغلون ذلك الوقت ، وبشكل عام ، يمكن
اعتبار الأكراد أمة سعيدة.
اللغة الكردية
اللغة الكردية هي إحدى لغات المجموعة الشمالية الغربية أو الجنوبية الغربية ولها العديد من اللهجات.
على الرغم من أن كل هذه اللهجات من نفس الجذر
لكن لديهم أيضًا ميزات خاصة تميزهم عن بعضهم البعض.
في الجزء الشمالي ، أي الأراضي الكردية في تركيا وأرمينيا وجزء من شمال العراق وجزء من أذربيجان الغربية ، لهجة "كورمانجي" شائعة ، ويتحدث أكراد شمال خراسان وتركمانستان أيضًا بهذه اللهجة ، ومن يتحدثون بها. اللهجة تسمى كرمانج.
ولهجة كردستان الوسطى هي "سوراني" ولها فروع مختلفة ، ويتحدث بها أكراد مناطق أربيل والسليمانية وكركوك في العراق وأكراد مهاباد وإقليم كردستان في إيران.
اللهجات الكردية الجنوبية شائعة أيضًا بين الأكراد في كرمانشاه وإيلام وبين الأكراد في لورستان وهمدان وكلاردشت وقزوين.
بالإضافة إلى الحالات السابقة ، يجب أن نذكر لهجات "أورامي" و "جوران" و "زازا" ، التي يتحدث بها عدد من الناس في غرب كرمانشاه ، وهي ركن من أركان مرو وأجزاء من كردستان التركية.
-------------------------
اللهجة الكردية الأخرى هي "الجوراني" ، وهي اللغة العلمية والأدبية للأكراد حتى العصر الدستوري.
موطن المتحدثين الأكراد هو في الغالب مناطق جبلية تنتهي إلى الشرق من سلسلة
جبال زاجروس وتمتد من هذا الجزء إلى الجنوب والحدود بين همدان وسنندج في الجنوب ،
بعد تجاوز كرمنشاه وإيلام وأجزاء من لورستان ، تنتهي في كركوك والموصل.
من الشمال تمتد إلى ماردين وبيرانشهر وأورفا في تركيا ، وتستمر حتى ملاطية
(تركيا) وحوض نهر الفرات حتى تصل إلى
الكمالية.
على الرغم من أن موطن الأكراد جبلي ؛
لكن نفس الجبال التي تكسوها الثلوج
في فصل الشتاء تتحول
إلى سجادة خضراء
في الصيف
عندما يذوب الثلج وتعتبر من أجمل مناطق الجذب الطبيعية للسياح.
مراعي كردستان التي كانت في الماضي من يربي خيول ماضي
كان ، اليوم لا يزال يستخدم لرعي الأغنام من مختلف العشائر والقبائل.
على الرغم من أن الأكراد يتشاركون في الشعور بالقومية "الكردية" ، إلاّ أن
العديد من الأكراد القوميين يحلمون بكردستان عظيمة
ومستقلة ، إلا أن أكراد العراق كانوا في طليعة القومية الكردية التي حاربت
الحكومات المركزية خلال
القرن العشرين.
بعد عدة عقود من الحرب ، تمكنوا من تشكيل "حكومة إقليم كردستان " في شمال
العراق.
لديهم العديد من خصائص الحكومة.
-------
کردها کیستند:
کردها با ٤٠ تا ٤٥ میلیون نفوس، بزرگترین گروه ملتی بدون کشور خود شان شناخته
می شوند. کردها در کشورهای ترکیه، ایران، عراق، سوریه و ارمنستان زندگی می کنند.
تاریخچه و سرگذشت ملت کرد
افسانهها و داستانهای اساطیری
بسیاری درباره تاریخچه ملت کرد وجود دارد و نظریه و عقیدههای موجود بیشتر
برگرفته از دانشهای باستانی، زبانشناسی، انسانشناسی و سایر
موارد چنینی هستند.
بیشتر پژوهشگران تاریخی مشهور براین باورند که کردهای امروزی نوادگان مادها
و از ریشه آنها هستند. مینورسکی، خاورشناس و ایرانشناس روس که
کتابهای بسیار درباره اقوامشناسی ایرانیان
و کتابی از کردها دارد، میگوید:
اگر کردها نوادگان مادها نباشند،
پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده است و این همه قبیله و تیره مختلف کرد که
به یک زبان تکلم میکنند؛ از کجا آمدهاند؟
بسیاری دیگر از پژوهشگران همچون تئودور نولندکه (خاورشناس بزرگ آلمانی)،
معتقدند که اگر روزی زبان مادی درست شناخته شود، قطعا خویشاوندی بسیار نزدیکی با
زبان پارسی باستان خواهد داشت. از سوی دیگر استفاده از نامهای مادی که
آنها را در اسامی پادشاهان و سرداران ماد میبینیم، در
نامهای کردی کاربرد فراوانی دارد.
در حال حاضر چنین فرض میشود که کردها بخش اصلی بازماندگان تیرههای بومی
خاورمیانه و مادها هستند که به زبان کردی سخن میگویند. این
نکته مهم که زبان کردی بازمانده زبان مادی است و کردهای امروزی هم بازماندگان
مادهای باستان هستند، تا زمانی که زبان مادی به درستی شناخته نشود، کماکان یک فرضیه
به شمار میرود؛ اما این فرضیه قویترین فرضیه
موجود است.
در اینجا بد نیست به معناشناسی واژه کرد نیز بپردازیم؛ در فرهنگ فارسی، کرد به معنای بیابانگرد و چادرنشین است و برخی نیز کرد را گرفته شده از کلمه گُرد فارسی به معنی دلیر و پهلوان میدانند.
کردها تاکنون طعم و مزه تلخ جنگ را بسیار چشیدهاند و همیشه
در این نبردها از خود شجاعت و سرسختی وصفنشدنی نشان
دادهاند.
گزنفون (تاریخ نویس یونانی) در نوشتههای خود که
از بازگشت 10 هزار یونانی به میهنشان در سال
401 پیش از میلاد یاد کرده است، از آسیبهای زیادی که
ارتش یونانی از سربازان کرد (کردوئن ها) خوردهاند مطالبی
را نوشته و دلاوری و جنگاوری سربازان کرد را مورد ستایش قرار داده است. در بخشی از
نوشتههای او میخوانیم:
یونانیان شب خوشی را با خوراک
فراوان گذرانیدند، گفتوگوها درباره جنگهایی بود که
از سر گذرانیده بودند و رنج کشیده بودند. زیرا از میان سرزمین «کاردوها» (کردها)
گذشته بودند و در سراسر این روزها جنگیده بودند و رنج کشیده بودند. آسیبهایی که یونانیان
از کاردوها خوردند از شاه ایران و سردارش تیسافرن، هم نخورده بودند.
نویسنده دیگری نیز به نام دیودوروس درباره کردها این گونه نوشته است:
کردها در دژهای کوهستانی خود برای ارتش و امپراتوریهای بیگانه
مزاحمت و آزاری بیش از انداره فراهم میکردند. باید
با جنگ و نبرد یا بستن پیمان آنها را از این کار باز میداشتی
پس از فتح ایران توسط عربها، آنها جرات گذشتن شب هنگام از کنگاور به خاطر خطر و ترس
از یورش کردهایی که در کمینشان نشسته بودند را نداشتند. عربها آن جایگاه
را «قصر الصوص» مینامیدند. از این روحیه و ویژگی کردها، حس میهندوستی و
مرزداری به وجود آمده است، آنان در تمام طول تاریخ از نگاهبانان این سرزمین بودهاند و یکی از
دلایل آن همبستگی و انسجام زیاد بین آنها است.
زندگی کردها به صورت ویژهای با رقص، موسیقی و برپایی جشنهای مختلف پیوند
خورده است. آنها هر زمانی که فرصتی برای شادی پیدا شود از آن زمان بهره میبرند و در کل
میتوان کردها را ملتی شاد و شادزیست به حساب آورد.
زبان کردی
زبان کردی، یکی از زبانهای گروه شمال غرب یا جنوب غربی به شمار میرود و گویشهای بسیاری
دارد. گرچه تمامی این گویشها از یک ریشه هستند؛ اما ویژگیهای خاصی نیز
دارند که آنها را از هم جدا میسازد.
در بخش شمالی یعنی سرزمینهای کردنشین ترکیه، ارمنستان، بخشی از شمال عراق و بخشی
از آذربایجان غربی، گویش «کُرمانجی» رواج دارد و کردان خراسان شمالی و ترکمنستان نیز
به این گویش صحبت میکنند و کسانی که به این گویش سخن میگویند،
کرمانج نامیده میشوند.
گویش کردستان مرکزی «سورانی» است، که خود شاخههای متنوعی
دارد و کردهای منطقههای اربیل، سلیمانیه و کرکوک در عراق و کردهای مهاباد و
استان کردستان در ایران به این گویش سخن میگویند.
گویشهای جنوبی کردی نیز در کرمانشاه، ایلام و در میان کردهای
لرستان، همدان، کلاردشت و قزوین میان کردها رایج است.
علاوه بر موارد قبل باید گویشهای «اورامی»،
«گوران» و «زازا» را نام برد که در غرب کرمانشاه، گوشهای از مراوان
و بخشهایی از کردستان ترکیه، شماری به آن سخن میگویند.
گویش دیگر کردی «گورانی» است که تا دوران مشروطیت زبان علمی و ادبی کردان
بود.
زیستبوم کردزبانان بیشتر مناطق کوهستانی است که به شرق رشته
کوه زاگرس ختم شده و از این قسمت به سمت جنوب و حد فاصل همدان و سنندج امتداد مییابد. در طرف
جنوب هم بعد از دور زدن کرمانشاه، ایلام و بخشهایی از
لرستان به کرکوک و موصل ختم میشود. از شمال نیز به طرف ماردین، پیرانشهر و اورفا در
ترکیه امتداد یافته است و در ادامه به طرف ملاطیه (ترکیه) و حوزه رود فرات میرود تا به
کمالیه میرسد.
زیست بوم کردها اگر چه کوهستانی است؛ اما همین کوهها که در هنگام
زمستان پوشیده از برف است در هنگام تابستان و آب شدن برفها به شکل فرشی
سبز رنگ در منطقه تبدیل میشود و از جاذبههای طبیعی بسیار
زیبا برای گردشگران به شمار میرود. چراگاههای کردستان
که در گذشته پرورشدهنده اسبهای مادی
بوده است، امروزه نیز برای چرای گوسفندان ایلها و عشیرههای مختلف
مورد استفاده قرار میگیرد.
هرچند کردها با حس ملتی "کردیت" با یکدیگر شریکند، بسیاری از
کردهای ملی گرا خیال کوردستان بزرگ و مستقل را در سر دارند، کردهای عراق بیش از
همه پیشتاز ناسیونالیسم کردی بودند که در طی قرن بیست با دولت های مرکزی جنگید. پس
از چند دهه جنگ، توانستند تا یک "حکومت اقلیم کوردستان" (KRG) را در شمال
عراق تاسیس کنند. کەبسیاری از ویژگی های یک دولت را دارند.
-------
نویسنده: نامیق هورامی شاعر نویسنده منتقد مترجم وپژوهشگر کردستان عراق
ترجمه از فارسي به عربى:
حامد حبيب _مصر